خاطره شهیدحجت الله رحیمی
14 آذر 1395 توسط حليمه عساكره
سیری طولانی رو با حجت رحیمی با اتوبوس طی می کردیم.
نفر خادم بغل دستی شهید حجت به خواب عمیقی فرو رفت.
شیشه انوبوس تنها تکیه گاه سر و صورت وی بود.
سردی هوا بسیار محسوس بود.
حجت دستش را به آرامی بین سر و صورت و شیشه انوبوس هم خادمی خود قرار داد و اتوبوس کم کم به مسیر خود می رسید.
همه بیدار شدند و پیاده ولی کبودی دست حجت تا ساعت ها همه را در فکر فرو برده بود.